جیگر مادر و بابا

بندگی کنیم

مواقف و ایستگاه های برای بازرسی در صراط هست که تعداد آن ها پنجاه موقف است. شیخ صدوق می گوید که این مواقف تکالیفی است که بر دوش ما بوده و باید آن را در صراط دنیا انجام می دادیم، در واقع لوازم بندگی بوده است. در آخر الزمان، بعضی از افراد در اعمال کم می آورند و به خاطر همین خدا تخفیف داده است و می فرماید که هر کس در  آخرالزمان یک دهم اعمال را بجا بیاورد اهل نجات است ولی در اعتقادات تخفیف داده نشده است زیرا اعتقادات قلبی است و سختی ندارد.  آیت الله بهجت می فرمودند: دعای غریق را زیاد بخوانید که درصراط مستقیم ثابت قدم بمانید. در دعای غریق امام صادق (ع) می فرمایند : یاالله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قل...
28 فروردين 1391

آخر هفته

چه خوش می گذره آخر هفته ها وقتی که بابایی وقت آزادشو با ما تقسیم می کنه! چه شاد بودی روزی که چندین ساعت تو   هایپراستار چرخیدیم....   کوثر، چرخ دستی و هایپراستار   کوثر و تماشای عروسکا قربونه عروسک خودم برم که عروسکا رو بغل می کرد و بعدشم می ذاشت سرجاش   ادامه ی مطلب رو هم ببینید... یکی دو ساعت اول تو چرخ دستی بهت بد نگذشت، اما بالاخره حوصله ات سر رفت و اومدی پایین و خودت هلش می دادی. تا آخر وقت چندین بار هی سوار شدی هی پیاده شدی... خریدای دخترم از هایپر استار  چند جلد از کتابای تاتی رو قبلا واست خریده بودم و چون عکساو شعره...
26 فروردين 1391

......

کی شعر ترانگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد   ...
23 فروردين 1391

وقتی عشق تو باشی

خلیج زیبای فارس مادر: کوثر بیا اسباب بازیهاتو جمع کن. کوثر: نه نمیخوام بیام. نمیخوام اونا رو جمع کنم. مادر: کوثر بیا مادر دوستت داره. کوثر: نه نه. من دوستت ندارم! مادر مثلا داره گریه میکنه... کوثر: مادر چی شد؟ مادر؟ مادر؟ و صدای گریه کوثر خانم بلند میشه... دوسِـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم عجیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــجم عمه جون چند تا اسکناس خشک رو به عنوان عیدی میده دست کوثر جون کوثر جون بعد از تشکر و تبریک عید، رو به مادر: مادر بیا بگیر، پول کثیفه ! دوسـِــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم عجیــــ...
22 فروردين 1391

داستانک با عکس

یه عصر بهاری روز که طولانی باشه. هوا عالی باشه و بابایی زود بیاد خونه، نتیجه اش این میشه که میریم پارک و خرید و شام هم در رستوران ( نذاشتی یه عکس خوب تو رستوران ازت بگیرم).   واااای ببین دستامو از پنجره بردم بیرون من حرص می خوردم که دستات کثیف نشه و تو ذوق می کردی که تونستی به لطف چهارپایه دستتو به سمت بیرون دراز کنی. رفته بودم رو چهارپایه که شیشه ها رو تمیز کنم، تو هم با اصرار و اشاره بر این نکته مهم که "خطرناکه بیا پایین" منو آوردی پایین و خودت رفتی بالا!!!   زیارت قبور شهدا با طعم خورشت فسنجون تو خونه می گفتی نه نه غذا نمی خوام (از شوق بیرون اومدن). همین که اومدیم بیرون ق...
22 فروردين 1391

مادر اِصّه بودو!

شبا قبل از خواب دستامو میذارم تو دستای مادرجون و برام قصه میگه  مادر جون من تقریبا هر شب، بیش از 30 تا قصه رو تعریف میکنه  همشون با "یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود" شروع میشه  و با "قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید" تموم میشه  هنوز قصه ی اولی تموم نشده فوری میگم اِصّه ی چی؟ (قصه ی بعدی چیه؟)  قصه ها که تموم شد شعر ها رو با هم میخونیم  مادرجون وقتی کم میاره  شمارش اعداد رو به فارسی و انگلیسی برام می خونه بطوری که اینا رو هم حفظ شدم. این هفته از قصه ی گاوماجراجو و دزدان گاو خوشم اومده و مادر جون حداقل روزی ده بار برام تکرارش میکنه.  مادر جون ...
22 فروردين 1391

به بهانه ی دهه ی فاطمیه

دل، معبد غم و اندوه توست و باز دل بهانه تو را می گیرد و چشمها به یاد آن همه مظلومیت بارانی می شود.... پیامبر گرامى (ص) کرارا درباره‏اش فرموده :  « همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است. » اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم. امام صادق (ع) فرموده: «تسبیح جدم زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است‏.»    بعدا نوشت: چقد دلم می خواست خواب پسرمو ببینم و یه جورایی بفهمم زندگیش چجوریه. روز شهادت فاطمه زهرا (س) که مصادف ب...
16 فروردين 1391

اولین پست سال 91

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم به چشم هایمان باید یاد بدهیم که از دیدن کوه، دشت، آسمان، دریا، سبزه، زمین، ستاره، ماه، خورشید، انسان ها و ... لذت ببرند. از دست هایمان بخواهیم که مزه نوازش کردن را حس کنند. گوش هایمان را نجوا کنیم که لذت شنیدن آوای پرندگان، موسیقی باران و خنده های مستانه کودکانه را بشنوند. با پا هایمان صمیمانه دشت را بدویم، کوه ها را بپیمائیم، عصای ضعیفان و تکیه نیازمندان شویم. با زبان مان کلام التیام بخش غمدیدگان شویم و لذت ببریم همان طور که از گفتن جمله « دوستت دارم » به دلبر ، هیجان زده می شویم . آری تنفس لذت بخش هوای بهاری،...
14 فروردين 1391

بیا با هم متحول شویم

    لینک فایل های متنی تکنیک های موفقیت استاد شاهین فرهنگ    (در حال حاضر  چهل و پنج جلسه  رو گذاشتم)   به امید خدا در سال آینده همه جلسات رو قرار خواهم داد. به اضافه یک هدیه ویژه تقدیم به دوستانی که با این جلسات منو همراهی کردن. ...
28 اسفند 1390

تا حالا شده....

تا حالا شده با صدای ملچ و ملوچ خوردن انگشت یه نی نی بیدار بشی؟ تا حالا شده برای شادی یه نی نی، چهار دست و پا توی خونه بچرخی و بع بع کنی؟! تا حالا شده گوشه گوشه ی خونه قایم بشی تا یه نی نی با پیدا کردنت بزنه زیر خنده؟ تا حالا شده وسط نماز خوندن مهرت غیب بشه و بعدش خیس شده پیداش کنی؟ تا حالا شده مهره های یه تسبیح پاره شده رو به بند بکشی و باز اونو روی گردن یا تو دستای یه نی نی ببینی؟ تا حالا شده چند تا تیکه ظرف رو در چند مرحله بشوری تا به صدا کردن مکرر یه نی نی جواب بدی؟ تا حالا  شده شب تا صبح بالا سر یه نی نی بیدار بمونی و فقط به سلامتیش فکر کنی؟ تا حالا شده میز و کمد و آینه و... روزی چندبار دستمال بکشی ...
20 اسفند 1390